هانی رستگاران، متخصص توسعه گردشگری داخلی در یادداشتی نوشت: افزایش تلفات جادهای در ایام پیک سفر، از جمله نوروز، تعطیلات تابستانی یا مناسبتهای مذهبی، یکی از دغدغههای همیشگی در مدیریت سفر و گردشگری کشور است. هرچند ایران در دهه اخیر با اجرای طرحهای مختلف در زمینه ایمنی راه، ارتقای خودرو و بهبود خدمات امدادی، موفق به کاهش نسبی تصادفات شده است، اما هنوز در مقاطع پر سفر، نمودار سوانح جادهای با شیب قابلتوجهی افزایش مییابد. این روند، نهتنها خسارتهای انسانی و اقتصادی سنگینی به کشور وارد میکند، بلکه چهرهای نگرانکننده از سفرهای داخلی بر جای میگذارد و اعتماد عمومی نسبت به ایمنی سفر را تحت تأثیر قرار میدهد.
کاهش تلفات جادهای تنها با اتکا به راهور یا عمرانی امکانپذیر نیست؛ بلکه نیازمند نگاهی جامع، چندوجهی و فرابخشی است. در کشورهای موفق، ایمنی سفر نه صرفاً وظیفه وزارت راه یا پلیس، بلکه مسئولیتی میانبخشی میان نهادهای حملونقل، گردشگری، رسانه، آموزش و حتی صنعت بیمه تلقی میشود. رویکرد «مدیریت کل زنجیره سفر» که از برنامهریزی سفر تا بازگشت ایمن را دربرمیگیرد، در بسیاری از کشورها بهعنوان الگوی جدید پیشگیری از حوادث جادهای پذیرفته شده است.
نخستین گام در این مسیر، مدیریت زمان و توزیع سفرها است. تجربه جهانی نشان میدهد بیشترین تصادفات در بازههای زمانی اوج تردد رخ میدهد؛ زمانی که حجم بالای خودروها، خستگی رانندگان و کاهش ظرفیت جادهها، احتمال خطای انسانی را افزایش میدهد. در کشورهای اروپایی و شرق آسیا، سیستمهای هوشمند مدیریت ترافیک (ITS) و پلتفرمهای اطلاعرسانی سفر، نقش مؤثری در توزیع منطقی سفرها ایفا کردهاند. اطلاعرسانی دقیق درباره وضعیت جادهها، نقاط پرتردد، پیشبینی هوا و امکانات رفاهی میانراهی، باعث شده تا مسافران زمان حرکت خود را هوشمندانهتر انتخاب کنند. در ایران نیز توسعه سامانههای پیشبینی ترافیک، استفاده از دادههای بلادرنگ و اطلاعرسانی چندرسانهای میتواند سهم بسزایی در کنترل حجم سفرها داشته باشد.
عامل دیگر، بهبود کیفیت آموزش و فرهنگ رانندگی در بستر سفر است. بررسیهای بینالمللی نشان میدهد بیش از ۸۰ درصد تصادفات منجر به فوت، به نوعی با رفتار انسانی مرتبط است. کشورهایی مانند ژاپن، سوئد و استرالیا با اجرای برنامههای آموزشی مستمر، نهفقط برای رانندگان حرفهای بلکه برای عموم شهروندان، توانستهاند فرهنگ سفر ایمن را به بخشی از رفتار اجتماعی تبدیل کنند. در ایران نیز لازم است پیامهای آموزشی در رسانهها، مدارس و حتی سامانههای خرید بلیت و رزرو اقامتگاهها گنجانده شود تا «ایمنی سفر» به یک مفهوم عمومی تبدیل شود نه یک هشدار مقطعی.
در کنار آموزش، نقش زیرساختهای ایمن و هوشمند انکارناپذیر است. طراحی جادههای منطبق با استانداردهای ایمنی، جداسازی فیزیکی مسیرهای رفت و برگشت، روشنایی کافی، تابلوهای هشدار هوشمند و بهسازی نقاط حادثهخیز، از پایههای فنی کاهش تلفات است. اما تجربه جهانی نشان داده است که فناوریهای نوین مانند سامانههای کنترل سرعت میانگین، دوربینهای تشخیص خستگی راننده و حسگرهای جادهای، میتوانند نقش موثرتری نسبت به روشهای سنتی جریمه و نظارت ایفا کنند. بهرهگیری از این فناوریها در ایران نیازمند همکاری میان وزارت راه، پلیس راهور و بخش خصوصی است تا شبکهای یکپارچه از پایش سفر شکل گیرد.
در حوزه خدمات میانراهی و امداد جادهای نیز کشورهایی که موفق به کاهش چشمگیر تلفات شدهاند، بر سرعت واکنش در زمان حادثه تمرکز داشتهاند. میانگین زمان طلایی برای نجات جان فرد مصدوم در تصادفات شدید کمتر از ۸ دقیقه است. توسعه پایگاههای امداد جادهای، استفاده از پهپادها و سامانههای مکانیاب برای ارسال موقعیت دقیق حادثه، از جمله اقداماتی است که در کشورهای پیشرو اجرا میشود. ایران با دارا بودن شبکه گسترده راهها و مناطق صعبالعبور، بیش از هر زمان به چنین سامانههایی نیاز دارد.
اما هیچیک از این اقدامات بدون مدیریت علمی سفر در ایام پیک به نتیجه نمیرسد. در فصلهایی مانند نوروز یا تابستان، حجم سفرها تا سه برابر میانگین سالانه افزایش مییابد. در چنین شرایطی، ضروری است ستادهای هماهنگی سفر در استانها و شهرستانها، علاوه بر تسهیل خدمات گردشگری، بر ایمنی مسیرها نیز تمرکز کنند. استفاده از دادههای گذشته برای پیشبینی نقاط پرخطر، تنظیم زمانبندی اعزام ناوگان حملونقل عمومی و تقویت ظرفیت راههای جایگزین، بخشی از مدیریت هوشمند سفر در زمان اوج تردد است.
تجربه کشورهای پیشرو نشان میدهد که ارتباط مؤثر میان دستگاههای حملونقل، گردشگری و پلیس، نقش تعیینکنندهای در موفقیت برنامههای ایمنی دارد. در بسیاری از کشورها، نهادهای گردشگری بهصورت فعال در تولید محتواهای آموزشی و اطلاعرسانی ایمنی نقش دارند؛ زیرا سفر ایمن بخشی از تجربه گردشگر است. در ایران نیز میتوان با همکاری میان وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی و پلیس راهور، پویشهای مشترک فرهنگی راهاندازی کرد تا پیام «سفر ایمن، سفر لذتبخش» به شعار فراگیر ملی تبدیل شود.
باید پذیرفت که کاهش تلفات جادهای نه یک هدف کوتاهمدت، بلکه یک فرآیند پیوسته و میانبخشی است. ارتقای فناوری، آموزش، قانونگذاری و مدیریت سفر، همگی اجزای یک منظومهاند که بدون هماهنگی، کارایی خود را از دست میدهند. ایران با بهرهگیری از تجارب جهانی و سرمایه انسانی متخصص، میتواند مسیر ایمنسازی سفرها را با نگاهی علمی و آیندهنگر دنبال کند. هر سفر ایمن، نه فقط حفظ جان انسانها بلکه حفظ اعتبار صنعت گردشگری کشور است. اگر بپذیریم که جاده بخشی از مقصد سفر است، آنگاه ایمنی آن را نه هزینه، بلکه سرمایهای ملی خواهیم دانست.
انتهای پیام/
نظر شما